روزي كه املش عريان شد.

ساخت وبلاگ
!خدایا تو معرکه ایما یک باغچه ی کوچک داریم که توی آن یک درخت انار است.هر روز نگاهش می کنم و به او فکر می کنم.به ریشه هایش فکر می کنم که تا کجا ها رفته و چه کار می کند؟فکر می کنم درخت برای بزرگ شدنش درد می کشد؟هر وقت برگ هایش می ریزد، توی د روزي كه املش عريان شد....
ما را در سایت روزي كه املش عريان شد. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : e-soufi بازدید : 90 تاريخ : شنبه 20 آبان 1396 ساعت: 0:16

پيرزن آرتروز داشت . اصلا حالش خوب نبود. از شب تا صبح فقط راه مي رفت. او در طبقه فوقاني عمارت مسكوني پدرم زندگي مي كرد.نامش مريم بود. و همه او را مريم خانم صدا مي كردند. مي گفتند كه در زمان شاه گور به گور براي خودش برو و بيايي داشته و زن "خان" ب روزي كه املش عريان شد....
ما را در سایت روزي كه املش عريان شد. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : e-soufi بازدید : 105 تاريخ : شنبه 20 آبان 1396 ساعت: 0:16

اين پست را اختصاص داده ام به سوالاتي كه جمعي از دوستان و كساني كه منت بر ديده ما گذاشته اند وبلاگ ما را مورد عنايت خود قرار داده و نيز زحمت كشيده اند مطالبي ارسال كرده اند.قبل از هرچيز وظيفه خود مي دانم كه از همه بازديد كنندگان محترم خصوصا همشه روزي كه املش عريان شد....
ما را در سایت روزي كه املش عريان شد. دنبال می کنید

برچسب : قدرداني, نویسنده : e-soufi بازدید : 101 تاريخ : شنبه 20 آبان 1396 ساعت: 0:16

مادر که دستهایش بر اثر شستن رخت چرکها با آب سرد و صابون تایدی حسابی قرمز شده بود با دستان کفی با آرنجش به درب اتاق زد و رفت جلوی پدر ایستاد و با عصبانیت گفت: آقا ما ناموست هستیم تورو خدا فکری بکن این وضع نمیشه ما به کجا برویم که روزي كه املش عريان شد....
ما را در سایت روزي كه املش عريان شد. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : e-soufi بازدید : 101 تاريخ : شنبه 20 آبان 1396 ساعت: 0:16

هوا ابری است.. اندكي باران مي بارد  و سوز زمستان و سرما بر سر و رویم میچکد...آخ كه دلم چقدر برای زندگی تنگ شده است..شال گردنت کجاست؟زن دست هایش را جلوی صورت مرد می گیرد گرماي دست هاي رنگ و رو رفته زن قدري سرما روزي كه املش عريان شد....
ما را در سایت روزي كه املش عريان شد. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : e-soufi بازدید : 92 تاريخ : شنبه 20 آبان 1396 ساعت: 0:16

چند وقت است كه دنبال فرهنگ لغت مرحوم پدرم كه نوشته استاد معين بود مي گشتم و پيدا نكردم. به ناچار دست به دامان اينترنت شدم و توانستم از لغت نامه آنلاين معني كلمه "شياد" را بيابم. 1 - کسی که دیوار را گچ یا کاهگل اندود می کند. 2 - حیله گر. روزي كه املش عريان شد....
ما را در سایت روزي كه املش عريان شد. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : e-soufi بازدید : 100 تاريخ : شنبه 20 آبان 1396 ساعت: 0:16

سفري كوتاه به دوران كودكي در وادي خيال يكهو مارا به سمت باغ ملي  يا همان پارك كوچك نزديك خانه ي پدريمان مي كشاند. الاكلنگ و دوتا سرسره يكي بلند كه من مي ترسيدم بالايش بروم و ديگري كوتاه تر كه از آنجا مي توانستم نانوايي مشت بازعلي را ببينم كه پد روزي كه املش عريان شد....
ما را در سایت روزي كه املش عريان شد. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : e-soufi بازدید : 98 تاريخ : شنبه 20 آبان 1396 ساعت: 0:16